سازمان‌ها عموماً بر ریسک‌هایی که ممکن است نتایج نامطلوبی را در پی داشته باشد همچون آتش‌سوزی، ازدست‌رفتن یک مشتری کلیدی و یا ظهور یک رقیب جدید، تمرکز می‌کنند. اما از طرف دیگر برخی از رخدادها مانند وضعیت آب و هوایی واقعی بهتر از وضعیت پیش‌بینی شده، روندهای قوی‌تر حفظ کارکنان یا بهبود نرخ مالیات، ممکن است نتایج مثبتی را در پی داشته باشند که نباید از آن‌ فرصت‌ها غافل شد. ضمنا باید در نظر داشت که برخی از رخدادها ممکن است از یک سو تأثیر مثبتی بر تحقق یک هدف و از سوی دیگر تأثیر منفی بر روی هدفی دیگر داشته باشند. به عنوان مثال، عرضه محصول با تقاضای بالاتر از مقدار تقاضای پیش‌بینی شده، بر عملکرد مالی تأثیر مثبت دارد. با این حال، ممکن است ریسک زنجیره تامین را افزایش دهد، که ممکن است در صورت عدم امکان عرضه محصول برای پوشش تمامی تقاضای مشتریان، آن‌ها از سازمان ناراضی شوند.

در ادبیات مدیریت ریسک، برخی ریسک‌ها تأثیر کم و برخی دیگر تأثیر زیادی بر سازمان خواهند داشت. نقش مدیریت ریسک شناسایی و تمرکز بر ریسک‌هایی مهم است که مانع حفظ، خلق و توسعه ارزش می‌گردد. مدیریت ریسک سازمانی یک دید کل نگر به تمامی ریسک‌های متوجه سازمان داشته و به طور مستمر به شناسایی، ارزیابی، اولویت‌بندی، پاسخ‌دهی و پایش ریسک‌ها می‌پردازد که به موجب این فرایند مستمر، اطمینان حداکثری در خصوص مدیریت ریسک‌های سازمان حاصل می‌گردد. برخی از مهم‌ترین مزایای بکارگیری این سیستم عبارتند از: افزایش طیف فرصت‌ها، کاهش وقایع پیش‌بینی نشده و زیان‌ها، شناسایی و مدیریت ریسک‌های کسب‌وکار، کاهش تغییرپذیری در عملکرد و بهبود توسعه و تخصیص منابع.